روی کارت نوشته اگر مرا مرده یافتید، آزاد هستید از اعضای بدن من برای پیوند پزشکی استفاده کنید. البته همه میتوانند این وصیتنامه پزشکی - برای هدیه اعضای بدن خود به بیماران نیازمند - را در جیب داشته باشند، ولی فرستادن آن برای رانندگان خودرو برای یادآوری نکته ظریفی است که شاید در شرایطی که امکان سؤال و جواب نباشد، عضوی از بدن از دست رفته شما به بدنی بیمار جان تازهای ببخشد.این ملاحظهکاری محترمانه تا زمانی جوابگو بود که سطح دانش پزشکی برای پیوند عضو محدود، جراحان متخصص این کار اندک و شمار بیمارستانهای مجهز به وسایل لازم انگشت شمار بودند.
ولی پیشرفت علم هم حیات بخش شد و هم دردسر ساز؛ بهطوری که آخرین آمار مراکز پزشکی انگلستان، شمار بیماران در انتظار پیوند عضو را بیش از 7 هزار نفر و تعداد عملهای جراحیپیوند اعضای بدن را 3 هزارمورد نشان میدهد. آمار کشور ما نیز حاکی از آن است که سالانه حدود 4 هزار بیمار مرگ مغزی در ایران روی میدهد که از این تعداد 200 مورد اهدای عضو میکنند. به گفته کارشناسان متأسفانه اکثر بیماران مرگ مغزی بدون اهدای عضو به خاک سپرده میشوند. در حالی که 24 فروردین امسال مصادف بود با اولین عمل پیوند همزمان قلب و 2 ریه در ایران، با دکتر کتایون نجفیزاده، مسئول واحد فراهمآوری اعضای پیوندی بیمارستان مسیح دانشوری به گفتوگو نشستیم و نظر او را درباره وضعیت پیوند عضو در کشور جویا شدیم.
- خانم دکتر برای شروع به جزئیات عمل پیوند اخیر اشاره میکنید؟
24 فروردین پیوند همزمان قلب و ریه در بیمارستان مسیح دانشوری برای اولین بار انجام شد؛ عمل جراحی بسیار سختی که هنوز در بسیاری از مناطق دنیا از انجام آن سر باز میزنند و یا اینکه این عمل تنها در مراکز خاصی در دنیا انجام میشود. چون مشکلاتی که بعد از عمل ممکن است بهوجود بیاید آنقدر زیاد است که همه از آن شانه خالی میکنند. ولی این همیشه آرزوی ما بود که بتوانیم این سد را بشکنیم و این پیوند را انجام دهیم بهدلیل اینکه تعداد زیادی از بیماران بودند که در لیست انتظار پیوند همزمان قلب و ریه بودند ولی ما توان انجام آن را نداشتیم.
- یعنی بیماران برای انجام آن به خارج از کشور مراجعه میکردند؟
متأسفانه بله، ولی نکته مهم این است که برای اینکه یک بیمار بتواند در خارج از کشور پیوند شود، لازمه آن این است که در لیست پیوند برود و همچنین بیمار مرگ مغزی پیدا شود که عضو به او اهدا کند. پس برای این اقدامات لازم بود که بیمار حداقل برای 2 سال در خارج از کشور زندگی کند و تمام مخارج عمل ر ا هم خودش پرداخت کند.
- این هزینه در مقایسه با هزینه پیوند در ایران چقدر بود؟
این هزینه حدود 10 برابر هزینه عمل پیوند در ایران بود ولی الان این هزینه آنقدر بالا رفته که قبلا اگر 40 میلیون تومان هزینه پیوند ریه بدون عارضه در ایران بود، در خارج از کشور 400 میلیون تومان در نظر گرفته میشد. ولی الان هزینه همین عمل در خارج از کشور به بیش از یک میلیارد تومان رسیده و این رقم برای بسیاری از بیماران غیرقابل تصور است. برای همین تمام سعی ما این است که بیمارانمان به خارج از کشور فرستاده نشوند.
- با وجود این تلاشها مطمئنا ما نقاط ضعف زیادی برای عمل پیوند در ایران داشته و داریم. به آنها اشاره میکنید؟
مهمترین نقطه ضعف ما در کشور برای پیوند عضو تعداد اهداکنندگان است چون این تعداد با اینکه رشد قابل توجهی داشته ولی در مقایسه با کشورهای دیگر به هیچ وجه کافی نیست.
- میتوانید بگویید در مورد کدام اعضا ما اهداکنندگان کمتری داریم؟
ببینید، در قانون همه کشورها این امر مطرح شده که چون ریه اولین عضوی است که در مرگ مغزی از بین میرود، پس از هر 10 تا 20 بیمار یکی از آنها ریه قابل پیوند دارد. در ایران هم این قانون وجود دارد. پس تصور بکنید اگر تعداد مرگ مغزی کم باشد، بیشترین تاثیر خودش را روی پیوند ریه نشان میدهد به خاطر اینکه تعداد پیوند ریه خیلی کم است. به خاطر همین تعداد اهدای عضو اثر بسیار مهمی در پیوند ریه دارد. این مهمترین مسئله است و تا خانوادههای بزرگواری نباشند که این گذشت را در اهدای عضو عزیزان مرگ مغزی بکنند، اصلا صحبت کردن راجع به پیوند، کار بیهودهای است.
- با وجود این محدودیت چه باید کرد؟
برای این کار ما نیاز به فرهنگسازی داریم. برای همین واحد پیوند بیمارستان مسیح دانشوری از سال 84 باراه اندازی سایت Iranehda.ir همه تلاش خود را برای فرهنگسازی در زمینه اهدای عضو کرده است. از طریق این سایت مردم میتوانند مراجعه کرده و درخواست کارت اهدای عضو کنند.
- این سایت باعث افزایش تعداد اهداکنندگان شده؟
بله، از این سایت رشد بسیار خوبی را از سال 84 دیدیم؛ بهطوری که ابتدا میزان درخواست کارت اهدای عضو در روز 20 تا 30 مورد بود، ولی الان به 200 تا 300 مورد بهطور روزانه رسیده است. البته آمار سایت با پخش یک برنامه مستند یا فیلم به وضوح بالاتر میرود؛ یعنی اثر صدا و سیما و رسانهها در این مورد به خوبی مشخص است. خوشبختانه با همکاری رسانهها در سال گذشته هم آمار اهدای عضو بالاتر رفت بهطوری که ما ماهانه 9 تا 12 هزار کارت اهدای عضو صادر میکنیم. به این نکته هم اشاره کنم که ما هر سال مقارن با تولد حضرت فاطمه زهرا(س) مراسمی را تحت عنوان جشن نفس برگزار میکنیم و در این مراسم خانوادههای اهداکننده و بیماران نیازمند پیوند و بیماران پیوند شده حضور مییابند و با فواید اهدای عضو آشنا میشوند. چون وقتی خانوادهای بیمار مرگ مغزی دارد، صحبت کردن در همان لحظه در مورد پیوند، مسلما برای خانواده سخت است؛ ولی از قبل اطلاعات داشتن در این مورد خیلی کمککننده است.
- شما به کافی نبودن تعداد اهداکنندگان بهعنوان یکی از مشکلات پیوند عضو اشاره کردید. نکته دیگری در این زمینه باقی مانده؟
ببینید، برای بالا بردن تعداد اهداکنندگان مشکل دیگری که وجود دارد، نبودن سیستم اهدای عضو در کشور است. البته این امر با تمهید بسیار خوب اداره پیوند بیماریهای خاص در سال گذشته روند مطلوبتری داشت بهطوری که این اداره مراکز دانشگاهی استانهای دیگر را در این زمینه فعال کرد و تحت پوشش واحدهای تهران قرار داد. این کار باعث شد که بسیاری از دانشگاهها که تا آن موقع واحد فراهمآوری نداشتند، این امکان را پیدا کنند و این جهشی در تعداد بیماران مرگ مغزی و تعداد اهدای عضو و پیوند ریه بود. پس اگر مصرانه روی این مسئله که دانشگاهها در زمینه اهدا فعال شوند، کار شود امسال هم سال بسیار خوبی از این نظر خواهیم داشت.
- اصلا از تعداد مرگهای مغزی سالانه چه تعداد اهدای عضو داریم؟
البته ما همیشه امیدواریم هیچ کس دچار مرگ مغزی نشود، ولی بهدلیل اینکه محاسبه شده در سال حدود 4 هزار مرگ مغزی در ایران روی میدهد، از این تعداد 200 مورد اهدای عضو میکنند. پس اکثر بیماران مرگ مغزی بدون اهدای عضو به خاک سپرده میشوند. این معضل بیانگر این نکته است که بیمارستانها باید بدانند که ارزش یک بیمار مرگ مغزی مثل یک صندوق جواهر است که این جواهرات میتواند دردی را از کسی درمان کند که ادامه زندگی او بدون آنها ممکن نیست.
- خانم دکتر با این حال خیلی از مردم این سؤال در ذهنشان وجود دارد که عمل پیوند تا چه حد در نجات بیمار و افزایش طول عمر او مؤثر است؟
ایرادی که برخی از افراد به پیوند اعضا میگیرند، این است که میگویند بیماری که پیوند میشود، دچار عوارض بعد از پیوند شده و فوت میکند. ولی اگر با بیماران نیازمند پیوند مواجه شویم، صحبت کنیم و درد آنها را لمس کنیم، یعنی بیمارانی که لحظه لحظه زندگی آنها با رنج میگذرد، کسانی که زندگی آنها وابسته به یک کپسول اکسیژن است، ریسک عمل را به این افراد یادآوری میکنیم و هشدار میدهیم که ممکن است پیوند ناموفق باشد. ولی آنها تمام مسائل بعد از پیوند را میپذیرند و علت آن هم زجری است که در غیراین صورت باید تحمل کنند.
یکی از بیماران من میگفت حاضرم بتوانم یک روز درست نفس بکشم و بدوم، بعد بمیرم یا خانواده دیگری میگفت اگر اعضای عزیز من بتواند برای یک روز یک زندگی آسوده به کسی اعطا کند، من حاضرم اعضای او را اهدا کنم. برای همین اگر همه مشکلات پیوند و اهدای عضو را کنار هم بگذاریم، از طرفی دنبال نتیجه پیوند بگردیم و آنها را در 2 کفه ترازو بگذاریم، باز هم ارزش آن را دارد که مشکلات اهدای عضو و پیوند تحمل شود.